Friday, December 30, 2011

5

موزه ها را گذاشتم برای وقتی که دانشگاه باز شد، به امید تخفیف های دانشجویی. از دور دست ها صدای ترقه و آتش بازی می آید. چرا من همیشه کم هستم؟ چرا آدم ها دوست دارند من شکل ظرف هایشان بشوم؟ چرا آدم ها این ظرف ها را توی دستشان نمی بینند؟ باید برگردم به جنگل خودم، کوه خودم، رودخانه خودم. جغرافیا مرا غمگین نمی کند.
جهان هم توی شش روز ساخته شد. فکرش را بکنی انقدرها هم کم نیست برای ویرانی جهانی.
توی راه به 35 سنت اولی بول خوردم. اولی همان oil و بول همان ball است. نوعی شیرینی کشمشی توپی شکل است که در روغن سرخ می شود و مخصوص سال نوست. 

No comments:

Post a Comment